ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
رفتنت
آن قدر ها که فکر میکنی
فاجعه نیست
من مثل بید های مجنون
ایستاده میمیرم...
نزار قبانی
هر بار که ترانه ای برایت سرودم
قومم بر من تاختند
که چرا برای میهن شعر نمی سرایی؟
و آیا زن
چیزی به جز وطن است؟
نزار قبانی
از کوزه گری کوزه خریدم باری
آن کوزه سخن گفت ز هر اسراری
شاهی بودم که جام زرینم بود
اکنون شده ام کوزۀ هر خمّاری
خیام
گاهی ستاره ای
خودش را به زمین می اندازد
نهنگی به ساحل
پلنگی به دره
و من...
به راهی که از آن رفته ای.
وحید عمرانی
بر دیدهام مخواب که گوریست جای چشم
در آن نگاههای مرا خاک کردهاند
هر گه که طرح عشق کشیدم به گونهای
با زهر کینه طرح مرا پاک کردهاند
((نصرت رحمانی))
خواب دید
لباس عروسی مادرش
آتش گرفته است
به عقد مردی درآمد
که از شعر خوشش نمیآمد...
دنیا غلامی
من چیزی از عشق مان
به کسی نگفتهام!
آن ها تو را هنگامی که
در اشک های چشمم
تن می شسته ای دیده اند
نزار قبانی
پنجره را میبندم
و دفتر شعر هایم را باز میکنم
به تو فکر میکنم
بی آنکه به تو فکر کرده باشم
+تو موهایم را نوازش میکنی
از تو میترسم
از تو متنفرم
و همچنان
دوستت دارم!
#فاطمه نادریان.
ای دلارامی که جان ما تویی
بی تو ما را یک نفس آرام نیستمن بی مایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشمتو مگر سایه لطفی به سر وقت من آری
که من آن مایه ندارم که به مقدار تو باشم
خویشتن بر تو نبندم که من از خود نپسندم
که تو هرگز گل من باشی و من خار تو باشم
ولی خاک
تو با او مهربان باش!
اگر آتش با او مهربان نبود
اگر زندگی
اگر مرگ با او مهربان نبود
اگر انسان های دیگر با او مهربان نبودند
خاک، تو با او مهربان باش!
رضا براهنی
واهه آرمن