رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست
رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست

کافی ست

من همین قدر که
با حال وهوایت
گه گاه 

برگی از
باغچه ی شعر بچینم 
کافی ست

فکر کردن به تو یعنی
غزلی شور انگیز

که همین شوق مرا،
خوبترینم!
کافی ست

شب جدا میگذرد، شعر جدا میگذرد

باد یک آه بلند است که گاهی دم عصر
نرم می آید و از بغض خدا می گذرد

بوی آویشن کوهیست که می آید یا
باد از خرمن موهای "رهــا" میگذرد؟

زنده رودیست پریشان، وسط پیچ و خمش
شب جدا میگذرد، شعر جدا میگذرد

چند قرنیست که یلدای من کهنه چنار
به غزل خوانی چشمان شما میگذرد

باد می آید و رخساره برافروخته است
شاید از کوچه معشوقه ی ما میگذرد...

حمید عسگری

دیوار

دروغ دیواری  است

که هر روز صبح

 آجرهایش را می چینی

 بنای بی حواس من! 

در را فراموش کرده ای

 گروس عبدالملکیان


مهم من بودم

می خواستم بمانم 

رفتم 

می خواستم بروم 

ماندم 

نه رفتن مهم بود 

و نه ماندن 

مهم من بودم که نبودم...


 گروس عبدالملکیان