رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست
رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست

حیرتم را بیشتر کن تا بپرسم کیستم

آنکه در آیینه می بیند مرا من نیستم

 

سایه ای رقصنده بر دیوار پشت آتشم

جز گمانِ هست، چیزی نیست هست و نیستم

 

خاطرات رفته را چون خواب می بینم ولی

کاش در جایی به جز کابوس خود می زیستم

 

در مقامات تحیّر جای استدلال نیست

عقل می خواهد که من هرگز نفهمم چیستم

 

آسیابی در مسیر رود عمرم، صبر کن

روزی از تکرار این بیهودگی می ایستم 

 

فاضل نظری 

 

   

ای شکوه بی کران اندوه من! 

آسماندریای جنگلکوه من! 

گم شدی ای نیمۀ سیب دلم 

ای منِ من! ای تمامِ روح من! 

ای تو لنگرگاه تسکینِ دلم 

ساحل من، کشتی من! نوح من! 

قدر اندوه دل ما را بدان 

قدر روح خسته و مجروح من 

هر چه شد انبوه تر گیسوی تو

می شود اندوه تر اندوه من! 

 

قیصر امین پور

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد