رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست
رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست

تندیس

ز این همه ماه
که در آسمانت ریخته است
مگر که سه آفتاب به هم فشرده 
از پس زیبایی هایت برآیند.

 

چشمانت

دو رودخانه ی تشنه اند

که از پس نیزارهایش

محموله ی ممنوعی حمل می شود.

 

از این همه برف

که دندانت را سفید کرده است

چه برف گرانی

آسمان به زمستان مدیون است.

 

دست‌هایت

شکل و شمایل بخشیدن‌اند

گوش‌ات

دو نقشه پیچاپیچ

برای پنهان کردن رازها، رویاها.

 

مگر اشتیاق بی سببی

خطوط تنت را

چنین کشیده که تکرارش ممکن نیست.

 

خدایا!

نکند طوفان سر رسد

که تندیس شنی ام را

به خاک اندازد!

 

"شمس لنگرودی"

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد