رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست
رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست

وداع

سکوت صدای گام‌هایم را باز پس می‌دهد

با شب خلوت به خانه می‌روم

گله‌ای کوچک از سگ‌ها بر لاشهٔ سیاه خیابان می‌دوند

خلوت شب آن‌ها را دنبال می‌کند

و سکوت نجوای گامهاشان را می‌شوید

من او را به جای همه بر می‌گزینم

و او می‌داند که من راست می‌گویم

او همه را به جای من بر می‌گزیند

و من می‌دانم که همه دروغ می‌گویند

چه می‌ترسد از راستی و دوست داشته شدن، سنگدل

بر گزیننده ی دروغ‌ها

صدای گام‌های سکوت را می‌شنوم

خلوت‌ها از با همی سگها به دروغ و درندگی بهترند

سکوت گریه کرد دیشب

سکوت به خانه‌ام آمد

سکوت سرزنشم داد

و سکوت ساکت ماند سرانجام

چشمانم را اشک پر کرده است


مهدی اخوان ثالث

نظرات 2 + ارسال نظر
مارال ک یکشنبه 5 مرداد 1399 ساعت 13:20

توی چشمان تو کنسرتِ هیاهو برپاست
دو غزل، قصّه ی رم کردنِ آهو برپاست...

در اشاراتِ شفابخشِ غزلخوانی ِ تو
حکمتِ شرقی و گفتار ارسطو برپاست

مجلسِ چشمِ تورا فرصتِ خاموشی نیست
دائما زمزمه ی جنبل وجادو برپاست

شب به شب می شکند شیشه ی سرشارِ غزل
شور آشفتگی و شورشِ گیسو برپاست

دف زنان، شب شکنان، رقص کنان، باده کِشان
دم به دم هوهوی مستانه ی یاهو برپاست

می توان طولِ جهان را نفسی آمد و رفت
تاکه در فاصله ی ما پُلِ ابرو برپاست

از فریباییِ تو یک سرِ مو پیدا شد
از ازل تا به ابد، فتنه ی آن مو برپاست..!

#شهاب_گودرزی #شاعران_معاصر

محمد شیرین زاده سه‌شنبه 31 تیر 1399 ساعت 04:45 http://m-bibak.blogfa.com

درود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد