رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست
رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست

پستچی

وقتی نباشی پستچی یک بسته غم می آورد

تصـویـری از آینــده ، با طـــرح عَــــــدَم می آورد


عمری به رسم عاشقی در گل نظر کردم ولی

گل با تمام خوشگلی پیــشِ تو کـــم مـی آورد


حتـــی رقابت بیــن تــو با گـل اگـر برپــا شود

بلـبل بـه نفع خوبیـَت صـدها قســم می آورد


من تازگی فهمیده ام بی مهـــربانی هـایِ تو

حتی درختِ ســرو هـم از غصـه خم می آورد


لــــرزیدنِ قلبم بــرایِ فکـــر تنهـــا رفـتنــــت

مــن را به یــادِ فاجعـه در شهر بـَم مـی آورد

 

من خواب دیدم نیستی،وَ غم به قصدِ مرگ من

یک قهــوه یِ قاجـار با مخـلوطِ سـم می آورد

 

جادویِ من در شاعری تنها نوشتن بود و بس

حس تو صـدهـا شعــر بـر لـوح و قلم می آورد