رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست
رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست

خاموشی سرد

چرا پنهان کنم ؟ عشق است و پیداست 
درین آشفته اندوه نگاهم 
تو را می خواهم ای چشم فسون بار 
که می سوزی نهان از دیرگاهم 
چه می خواهی ازین خاموشی سرد ؟
زبان بگشا که می لرزد امیدم 
نگاه بی قرارم بر لب توست 
 که می بخشی به شادی های نویدم 
دلم تنگ است و چشم حسرتم باز
چراغی در شب تارم برافروز
به جان آمد دل از ناز نگاهت
فرو ریز این سکوت آشناسوز

 هوشنگ ابتهاج